قلبی خاکی

قلبی خاکی داشتم ، آدما خیسش کردند
 

گِل شد ، بازی کردند ، خشک شد ، خسته شدند
 

زدند شکستند ، خاک شد ، پا رویش گذاشتند ، رد شدند…

------------->انّاالیه الرّاجعون<---------------

------------->انّاالیه الرّاجعون<---------------

من خود ز خود بیگانه ام ، من خود ندانم کیستم

هستِ من از هستی او ، گر او نباشد نیستم

هر سو به هر جا رو کنم ، رویش هویدا می شود

در آینه چون رو کنم ، معشوق پیدا می شود

او جوهر و او دایره ، او کلّ و من در کنگره

شرحش به عقلم می رسد ، عقلم به شرحش در گِرِِِه

هرگز خماری نا کشد ، هر کس ز جامش مست شد

نابود بودم ، بودِ من ، از جوهر او هست شد

در های و هوی میکده ، نام تو را هو می کشم

با اشک ، با مژگانِ خود ، راه تو جارو می کشم

بی دانه در دام تو شد ، این مهربان آهوی من

در گودِ تو بر خاک شد ، این ناتوان زانوی من

در من دگر مرده ست من ، مرده ست در من میم و نون

گر مرگ راهِ وصل ماست ، اِنّااِلیه الرّاجعون

جایی مانده ای که...

دلم ؛

جایی مانده ای که هیچکس مسئولیت شکستنت را بر عهده نمی گیرد …

گلایه ای نیست

گلایه ای نیست.

غرق شدن در دریا فرجام لحظه ای بود که

بی گدار  به آب زدم...!

غمـــــگینترین جای خاطره

غمـــــگینترین جای خاطره اونجائیه که

           کــــــم کــــــم احســـــــــاس میکنی

                          چـــــــــهرش هم داره از یادت میره ...

ﺩﺭﺩ ﻣﯿﮑﺸﻢ

ﺑﮕﻮ ﭼﻪ ﻣﺨﺪﺭﯼ ﺑﻮﺩ ﺩﺭ بودنت

ﮐﻪ ﺍﯾﻨﻬﻤﻪ ﻧﺒﻮﺩﻧﺖ ﺭﺍ ﺩﺭﺩ ﻣﯿﮑﺸﻢ ؟

دل بهانه گیر

بــــــهانه گـــــــیر ،زبــــــــــان نفهم …

دلـــــــــــم را مـیگویـــــــــم !

آخــــــــر تــــورا از کـــــــجا برایش بـــــــــیاورم

هوای دلتنگی

می بینی هوای دلتنگیم را ؟

 نسبت عجیبی دارد با زاویه ی نگاهم !

در دسترس چشمانم که باشی هوا خوب است

دور از دسترس نشو که باران می گیرد . . .

روز هایی که نیستی

روزهایی را که تو نیستی ،

حیفم می آید زندگی کنم . . .

غم نویس

غم نویس نیستم

فقط گاه و بی گاه

آب و هوای دل را مکتوب میکنم

حالا اگر آسمان دل

سرخ و کبود و غم گرفته است

چه کنم ؟!