یک عاشقانه آرام

یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...
یک عاشقانه آرام

یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...

امید آخر


انتقام خواهم گرفت 


از سیاهی موهایی که 


دوستشان داشتی !


امشب راس ساعت دلتنگی 

 

گردنشان را خواهم زد !‌


اخرین فرصت است


برگرد!‌




خاکستر

در پاییز برگهایم ریخت


در زمستان هیزمم را آتش زدند 

 سال نو را به چه تبریک میگویی؟ خاکستر؟




پایان کودکی ام

کودکی‌ام آن روز تمام شد که


پاهایم موقع تاب‌بازی به زمین می‌کشید.


بعد از آن عمرم در شمارش دندانه‌های سین و شین گذشت.


شپش و سست، سخت‌ترین کلمات شدند،


تا زندگی، سخت‌ترین کلمه عمرم شد و


من در همان سرِ زندگی ماندم و مشروط شدم،


که قبول نشدم در پیش تو..






دل مرد

دل مرد را بشکنید؛

کمرش را بشکنید؛

اما غرورش را نشکنید..


مردی که التماس می‌کند دیگر چیزی برای شکستن ندارد..





چیزی است مثل...


عشق چیزی است مثل اینکه


خودمان به کسی میگوییم بیدارمان کن،



و وقتی بیدارمان میکنند ناراحت میشویم...



کاش سنگی بودیم


وقتی قرار است دیگر تو را نبینم،


باید از گردی زمین هم قطع امید کرد!

.

اینجا


آدم ها به آدم ها نمیرسند،


اما کوه هایش چرا

...



پایان همه چیز


هی رفیق روزی پایان تو هم خواهد رسید!


غره نشو نیشخند نزن !


قانون طبیعت اینجا حاکم است ....



چشمهایت

چشمهایت برای زندگی ام،


مثل نمک است برای غذا 


کاش فشار خون نگیرم...



حال من


از حال من که میپرسی


جوابی نیست جز "خوبم،شکر"


اما تو بشنو: دلتنگی،دلتنگی و دیگر هیچ...