یک عاشقانه آرام

یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...
یک عاشقانه آرام

یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...

غیرت غم

بنازم غیرت غم را

دمی نگذاشت تنهایم




محکومیت

محکومیت

نام : بیگانه

شهرت : سرگردان

سن : خزان

نام مادر : ربیع

نام پدر : سلطان غم

شماره شناسنامه :۱-۱-۱

متولد : شهرستان عشق

شغل : خطا کردن به دنیای پوچ

جرم : به دنیا امدن

محکومیت : زندگی کردن

صدایم : سکوت

حریم : غم

مقصد : چهارراه اخرت

مکان : قبرستان

ساکن:شهرغم خیابان مرگ کوچه ماتم پلاک ستم

محل زندگی : غم اباد

 

    رای نهایی دادگاه :متهم عاشق است اعدامش کنید



مرگ زندگی

نبودن هایی هست که

هیچ بودنی جبرانشان نمی کند...!

غم هایی هست که

هیچ شادی نابودشان نمیکند...!

اویی هست که دیگر

هیچ کس برای تو او نمی شود...!

حتی خودش!!!

و اینجاست که

همه کار میکنی جز زندگی...



فاصله ها

نالیدن از این فاصله ها کارِ قلم نیست


در خانه ی ما جز غم دوریِ تو غم نیست


افسانه نگو! چگونه دست از تو کِشم من؟


من عاشق چشمان تو ام! دستِ خودم نیست!



غم


گـآهے بزرگتــریــن

شاבے زنـבگیــمـ ایـن اَســتــ

کـــﮧ هیـــچ کـــس

نمے בآنـــב تـــآ چــــﮧ اَنـבازه غمگیـنمـ ..
  

 

 

نفس عمیق


جواب یه حرفایی:

 

"فقط نفس عمیـــــــــــــقه"...!




غم نویس


غم نویس نیستم


فقط گاه و بی گاه


آب و هوای دل را مکتوب میکنم


حالا اگر آسمان دل


سرخ و کبود و غم گرفته است


چه کنم ؟!