یک عاشقانه آرام

یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...
یک عاشقانه آرام

یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...

------------->انّاالیه الرّاجعون<---------------


------------->انّاالیه الرّاجعون<---------------

 

 

 

من خود ز خود بیگانه ام ، من خود ندانم کیستم

 

هستِ من از هستی او ، گر او نباشد نیستم

 

هر سو به هر جا رو کنم ، رویش هویدا می شود

 

در آینه چون رو کنم ، معشوق پیدا می شود

 

او جوهر و او دایره ، او کلّ و من در کنگره

 

شرحش به عقلم می رسد ، عقلم به شرحش در گِرِِِه

 

هرگز خماری نا کشد ، هر کس ز جامش مست شد

 

نابود بودم ، بودِ من ، از جوهر او هست شد

 

در های و هوی میکده ، نام تو را هو می کشم

 

با اشک ، با مژگانِ خود ، راه تو جارو می کشم

 

بی دانه در دام تو شد ، این مهربان آهوی من

 

در گودِ تو بر خاک شد ، این ناتوان زانوی من

 

در من دگر مرده ست من ، مرده ست در من میم و نون

 

گر مرگ راهِ وصل ماست ، اِنّااِلیه الرّاجعون



ظالم



در گیر ظلمتم که پی یک نشانه است

هرجا چراغ دیده گمان کرده خانه است

 

دائم افول می کنم از خویش این منم

رودی ک برخلاف مسیرش روانه است


اشک روان و موی پریشان و بار غم

چیزی که قحطی آمده بعداز تو شانه است


آگاهی از درون تو یک آرزوی دور

چون کشف غارهای بدون دهانه است


جریان عشق در تو شبیه غزل ثقیل

در من ولی به سادگی یک ترانه است


در قلب بی حرارت تو جای عشق نیست

چکش زدن به آهن سرد احمقانه است


جواد منفرد


و عشق چیست

چنانچه خواست دلت بی حساب گریه کنی
قسم بخور که فقط با نقاب گریه کنی

خزان ببار ! بهاری شدن خطر دارد
صلاح نیست که با اضطراب گریه کنی

شده ست حال تو را تا غریبه می پرسد
فقط سکوت کنی در جواب گریه کنی ؟

و عشق چیست به جز اینکه سالها هر شب
کنار بالش خود وقت خواب گریه کنی

دلت پر است که گاهی به روی بعضی ها
شبیه اسلحه ای یک خشاب گریه کنی ....

سید سعید صاحب علم