یک عاشقانه آرام

یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...
یک عاشقانه آرام

یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...

آدم ها...

آدم ها
وقتی می آیند
موسیقی شان را با خود می آورند..
وقتی می روند
با خود نمی برند!
آدم ها
می آیند
و می روند
ولی
دلتنگی هایمان...
شعرهایمان...
رویاهای خیس شبانه...می مانند!
جا نگذارید!
هر چه که روزی با خودتان آورده اید با خودتان ببرید!
وقتی که می روید
دیگر
به خواب و خاطره آدم برنگردید...

هرتا مولر


با تواَم عشق قسم خورده ی پنهانی ِمن

با تواَم عشق قسم خورده ی پنهانی ِمن
با تواَم بی خبر از حال و پریشانی ِ من
.
با تواَم لعنتیِ خالی از احساس بفهم
بی قرارت شده ام شاعره ی خاص بفهم
.
لعنتی خسته ام از دوری و بی تاب شدن
پای دلگیرترین خاطره ها آب شدن
.
لعنتی خسته ام از حال بدم، زخم نزن
بی تو محکوم به حبس ابدم، زخم نزن
.
باورم کن که به چشمان تو معتاد منم
پادشاهی که به جنگ آمد و افتاد منم
.
قافیه باختم و شعر سرودم یعنی
به هر آن کس که تو را دید، حسودم یعنی...
.
نفسم بندِ تو و درد مرا می خواند
بعدِ تو حسرت دنیا به دلم می ماند

دلگیرم و دلتنگم و دل سرد و دل آشوب

دلگیرم و دلتنگم و دل سرد و دل آشوب

فرمانده ی شرمنده ی یک لشگر مغلوب


فرعون به گل مانده ی افسانه ی نیلم

هر بار شود گوشه ی چشمان تو مرطوب


شیرینی خرما ، عسل و شهد زیاد است

اما نه به اندازه ی  لبخند  تو مطلوب


چشمان تو فیروزه  و لبهات عقیق است

احسنت به دستی که تراشیده تورا خوب


امیر سهرابی


شب های دلتنگی

پیامبر شب های دلتنگی ام باش که من

 بی اعجاز، تو را مومنم !

انگشتانت را …

انگشتانت را …

به من قرض بده

برای شمردن لحظه های نبودنت

کم آورده ام!…



عطر یادت

در میان گلها عطر یادت را می بویم

آسمانی تر از آنی که به نوشتن درآیی !


همیشه حرفِ تو بوده

میانِ جمع رفیقان همیشه حرفِ تو بوده


تو هر زمان که بیایی حلال زاده حسابی





سلام هایی در کیف پستچی



کیفِ پستچی

جای "سلام های من به تو" نیست!

این حرف هااین بوسه هااین باده ها

بی واسطه گیرا ترند...!

مهدیه لطیفی

اما تو بیا …

در این کوچه

باد نمی آید

باران نمی آید

اما تو بیا …


صبر وانتظار


بین صبر وانتظار
دختری بزرگ شد
که هربار موهایش راشانه کرد
خاطره ای کَنده شد...
تو نچشیده ای اما
انتظار طعمی شیبه به چایی دم نکشیده دارد
بلاتکلیف وگَس.....
پراز تفاله های نیمه جان
گاهی زمان چیزی راحل نمیکند
ونمیگذارد تو حل کنی
دختری پُراز حل نشده های غمگین,

همان جای همیشگی منتظره معجزه ایست به نام


"تو"