یک عاشقانه آرام

یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...
یک عاشقانه آرام

یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...

مـــن بـــه یـــآدت هـــستـــم

یـــآد ســـهرآب بــخیــر...


آنــکــه تآ لـــحظـــه خــآموشـــی گــفت..


تــو مرآ یـــآد کــنی یـــآ نــکنــی.. مـــن بـــه یـــآدت هـــستـــم... ...



به کجا پناه ببرم!!؟؟

وقتی روزگار مرا فراموش می کند

دیگر امیدی برای آینده نیست


زندگی را به دست فراموشی می سپارم


زیرا که زندگی سالهاست مرا فراموش کرده


شادیها را در تاریکی دفن کرده ام


تا بتوانم در کنار غم ها به آرامش برسم


چراغ سیاه تنهایی را در اتاقم گذاشته ام


و تاریکی و تنهایی تمام فضای اتاقم را پوشانده است


سالهاست که دیگر صدای خودم تنها صدای ماندگار گشته


زمزمه های لزران و اشکهای ریزان


دیگر حتی تعره هایم شنیده نمی شوند


به انتظار نشسته ام اما از انتظار نیز خسته شده ام


مرگ نیز مرا لایق بردن نمی داند


خدایا به کجا پناه ببرم!!؟؟
          


بمیرم برای خودم


برای دل خودم مینویسم


برای دلتنگی هایم


برای دغدغه هایم


برای شانه ای که تکیه گاهم نیست


برای دلی ک تنگم نیست


برای دستی که نوازشگر زخم هایم نیست


برای خودم مینویسم


بمیرم برای خودم ک اینقدتنهاست...



منتظرش نمان...!!

در یک روز خران پاییزی پرستویی را درحال مهاجرت دیدم،


به او گفتم: چون ب دیار یارم میروی ب اوبگو"دوستش دارم"و منتظرش می مانم،


بهار سال بعد پرستو نفس نفس زنان آمد و گفت:


"دوستش بدار" ولی منتظرش نمان...!!





تنهایی



تنهایی شاخه درختی است پشت پنجره اتاقم

گاهی لباس برگ میپوشد

گاهی لباس برف

اما همیشه هست...




مسافر بی بدرقه من

مسافر بی بدرقه من

اینقدر بی صدا رفتی که از وداع جا ماندم

باز به غیرت چشمانم که آبی پشت سرت ریختند . . .



از تو نوشتن


بی تو از تو نوشتن مثل سیگاره

هم تلخ ، هم آرامبخش ، هم مضر و هم اعتیادآور !






صدای تو

آن روزها
صدای تو در گوشم میپیچید و خوابم میبرد…


این شبها

صدای تو در دلم میپیچد و بیدارم میکند…