یک عاشقانه آرام

یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...
یک عاشقانه آرام

یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...

وقتی دلبر داری

وقتی دلبر داری

باید از بقیه

دل بر داری



دلم از رفتن تو سخت به هم می ریزد


دلم از رفتن تو سخت به هم می ریزد

بروی واژه ی خوشبخت به هم می ریزد


آمدی توی خیابان و همه فهمیدند

شهر را موی کمی لخت به هم می ریزد


عطر آغوش و تنت حاشیه ی امنیت است

مرد را فاصله در تخت به هم می ریزد


پاره کن پیرهنم را که زلیخا  را باز

حالت پارگی رخت به هم می ریزد


عشق با فتح دلت تاجگذاری شده است

بروی سلطنت و تخت به هم می ریزد


آنچه در تجربه ی ماست نشان داده که عشق

تا خیالت بشود تخت... به هم می ریزد...


دوستت دارم و این یک کلمه شعر من است

حرف را قافیه سخت بهم می ریزد!

 
"علی صفری"


هیاهو

هیاهوی غریب و مبهمی پیچیده در جانم
پرم از حس دلگیری که نامش را نمی دانم

تو اقیانوس سرشار از تلاطم های آرامی
و من دریاچه ی اشکی که دایم رو به طغیانم

بزن نی باز غوغا کن..بزن دف شور برپا کن
به هر سوزی بگریانم به هرسازی برقصانم

ببین آیینه وار از حس تصویر تو لبریزم
تو آرامی من آرامم،پریشانی پریشانم

اگر شعری نوشتم رونویسی از نگاهت بود
که این دیوانگی ها را من از چشم تو می خوانم

تکتم حسینی



از تو نوشتن


بی تو از تو نوشتن مثل سیگاره

هم تلخ ، هم آرامبخش ، هم مضر و هم اعتیادآور !






فقط به خاطر تو

به خاطر روی زیبای تو بود. . .

که نگاهم به روی هیچکس خیره نماند. . .

به خاطر دستان پر مهر و گرم تو بود. . .

که دست هیچکس را درهم نفشردم. . .

به خاطر حرف های عاشقانه تو بود. . .

که حرف های هیچکس را باور نداشتم. . .

به خاطر دل پاک تو بود. . .

که پاکی باران را درک نکردم. . .

به خاطر عشق بی ریای تو بود. . .

که عشق هیچکس را بی ریا ندانستم. . .

به خاطر صدای دلنشین تو بود. . .

که حتی صدای هزار نی روی دلم ننشست. . .

و به خاطر خودتو بود. . .

فقط به خاطر تو. . .(!)



عشق حقیقی

عشق حقیقی


داستان رومئو و ژولیت نیست که


با هم از دنیا رفتند


بلکه حکایت مادر بزرگ و پدر بزرگ است که


به پای هم پیر شدند



نام تو را


پشت پلک هایم نام تو را نوشتم

تا وقتی چشم هایم را بر روی کسی میبندم بداند چرا !