از دورها می آیی
و فقط یک چیز... یک چیز کوچک در زندگی من جابجا می شود
این که :
دیگر بدون تو در هیچ کجا نیستم...
بوسه هایت باز
بهشت را معنا می دهند
دستهایت
دوردست آرامش را
حلقه میکنند بر تنم
نفسهایت
عشق را معطر میکنند
و آغوشت
"پرمحتواترین خلاصه ی دنیاست..."
مى نویسى آرامش، مى خوانم چشمان تــو ...
مى نویسى زندگى، مى خوانم نفس هاى تــــــــو ...
مى نویسى محبت، مى خوانم دستان گرم و با احساس تــو ...
مى نویسى عشـــــق، مى خوانم تـــــــــــو
منتظر لحظه ای هستم که دستانت را بگیرم
در چشمانت خیره شوم
دوستت دارم را بر لبانم جاری کنم
منتظر لحظه ای هستم که در کنارت بنشینم
سر روی شانه هایت بگذارم....
از عشق تو...از داشتن تو...اشک شوق ریزم
منتظر لحظه ی مقدس که تو را در اغوش بگیرم
بوسه ای از سر عشق به تو تقدیم کنم
وبا تمام وجود قلبم و عشقم را به تو هدیه کنم
آری من تو را دوست دارم
و عاشقانه تو را می ستایم
عــشق گوش دادن نیست ، بلکه درک کردن است...
فراموش کردن نیست ، بلکه بخشیدن است...
عــشق دیدن نیست ، بلکه احساس کردن است...
عــشق جا زدن و کنار کشیدن نیست ،
بلکه صبر کردن و ادامه دادن است...
عشق........
همین خنده های ساده توست..............
وقتی با تمام غصه هایت میخندی.............
تا من از تمام غصه هایم رها شوم..........