ساده نیست

لغت نامه هاى دنیا را باید آتش زد !

جلوى واژه ى نبودن نوشته اند :

 “عدم حضور شخصى یا چیزى” ؛ همین !

چقدر نبودن تو را ساده فرض مى کنند ؟!

گلایه ای نیست

گلایه ای نیست.

غرق شدن در دریا فرجام لحظه ای بود که

بی گدار  به آب زدم...!

رفــــــــتنی

باشـــــــــــــــــد...

تــــ♥ــــو مـرا نادیده بگیر...

موندنی راهش رو پیدا می کنه...

رفــــــــتنی بــــــــــــــــــــــــهونش رو...

غمـــــگینترین جای خاطره

غمـــــگینترین جای خاطره اونجائیه که

           کــــــم کــــــم احســـــــــاس میکنی

                          چـــــــــهرش هم داره از یادت میره ...

خیلی دیر شده

کسانی هستند که از خودمان می رنجانیم

مثل ساعت هایی که صبح، دلسوزانه زنگ می زنند

و در میانِ خواب و بیداری، بر سرشان می کوبیم

بعد می فهمیم که خیلی دیر شده

فراموشی

بدترین نوع دلشوره اینه که


 یادت بره دلیلش چی بوده !

بیراهه

خودم را به آن راه زده ام

شاید

دارم بیراهه می روم...

ﺩﺭﺩ ﻣﯿﮑﺸﻢ

ﺑﮕﻮ ﭼﻪ ﻣﺨﺪﺭﯼ ﺑﻮﺩ ﺩﺭ بودنت

ﮐﻪ ﺍﯾﻨﻬﻤﻪ ﻧﺒﻮﺩﻧﺖ ﺭﺍ ﺩﺭﺩ ﻣﯿﮑﺸﻢ ؟

درد من

روزها بی تو می گذرند و شب ها با تو نمی گذرند


تمام درد من این است !

محبت

محبت را وقتی دیدم که

کودکی خورشید را در دفترش سیاه کشید

 تا
پدر کارگرش نسوزد...