یک عاشقانه آرام

یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...
یک عاشقانه آرام

یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...

روزهای برزخی

خدایا..!!


کاش اعتراف کنی


جهنمی در کار نیست


برای ما همین روزهای برزخی زمینی کافیست!





بعضی وقتها

بعضی وقتها

حتی گریه
 دردی ازت دوا نمیکنه

میشینی و زل میزنی یه گوشه

زانوهـاتو بغـل میکنی

و با خودت میگی :

دیگه زورم نمیرسه

دل آدما

 حــواسمــون بــاشـه

دل آدما

شیشـه نیست که روش

هــــــا کنیم


بعد با انگـــشت قـــ♥ ـلب بکشیم

وایسیم آب شـــدنش رو تماشــــا کنیم

و کیـــــف کنیم…

رو شیشه نـــازک دل آدمـــا

اگـــه قلبــــــ♥ ـــی کشیدی

باید مــــــــردونـه پـــــــاش وایســــتی


پایان کودکی ام

کودکی‌ام آن روز تمام شد که


پاهایم موقع تاب‌بازی به زمین می‌کشید.


بعد از آن عمرم در شمارش دندانه‌های سین و شین گذشت.


شپش و سست، سخت‌ترین کلمات شدند،


تا زندگی، سخت‌ترین کلمه عمرم شد و


من در همان سرِ زندگی ماندم و مشروط شدم،


که قبول نشدم در پیش تو..






خاکستر

در پاییز برگهایم ریخت


در زمستان هیزمم را آتش زدند 

 سال نو را به چه تبریک میگویی؟ خاکستر؟




کاش سنگی بودیم


وقتی قرار است دیگر تو را نبینم،


باید از گردی زمین هم قطع امید کرد!

.

اینجا


آدم ها به آدم ها نمیرسند،


اما کوه هایش چرا

...



پایان همه چیز


هی رفیق روزی پایان تو هم خواهد رسید!


غره نشو نیشخند نزن !


قانون طبیعت اینجا حاکم است ....



حقارت

میدانم

حقارت تمام است


اینکه سقف مطالباتت این باشد که دلت بخواهد


اگر روزی اتفاقی از کنارت گذشت


دست کم سرش را به سمت نگاهت بچرخاند...



اما کاش اینطور باشد حتی اگر حقارت تمام باشد!...





ناامیدی

خیلی حس بد و تلخ و سرگیجه آور و کلافه کننده و سردیه که


هر روز به چیزی فک کنی که حالا حالا ها قرار نیست اتفاق بیفته...