یک عاشقانه آرام

یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...
یک عاشقانه آرام

یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...

برنده

برنده کسیه که به انتظار بهار, سرمای زمستونُ تحمل کنه


وگرنه رفتن که کار سختی نیست



این را بِفهم آدمیزاد!


  آدمی غرورش را خیلی زیاد!

شاید بیشتر از تمام داشته هایش دوست می دارد!


حالا ببین اگر خودش، غرورش را به خاطر تو، نادیده بگیرد، چه قدر دوستت دارد!


و این را بِفهم آدمیزاد!




سؤال‌های بیجواب


سؤال‌های زندگی
می‌‌مانند،
پیر و پیرتر می‌‌شوند،
و هیچ کاری نیز
از دستِ جواب‌های تازه و تازه تر
برنمی‌‌آید


آدما رو نمی شه شناخت


آدما رو نمی شه شناخت .......

تا وقتی که نفهمند دوسشون داری دوسِت دارن

همینکه فهمیدن دوسشون داری یه جورایی عوض میشن

و دیگه هیچوقت همون آدم سابق نمی شن ..........

هیچوقت ..........



کی گفته زمان طلاست؟

کی گفته زمان طلاست؟

من مزه مزه اش کردم...


زمان عین الکله... ثانیه ثانیه میسوزونه میره تو عمق وجودت...


مست مست که شدی, چشاتو باز میکنی


میبینی عمرت گذشته و تو موندی‌و خماری از دست رفتن یک عمر...


حسرت

هرگز داشته هات رو به نداشـته هات نفروش


شاید وقتی به نداشته هات برسی


حسرت داشته هایی رو بکشی که ارزون فروختی...



نمی دانم چرا اینگونه است؟


نمی دانم چرا اینگونه است؟

وقتی نگاه عاشق کسی به توست 

می بینی اما 

دلت بسته به مهر دیگری است 

بی اعتنا می گذری 

و عاشقانه به کسی می نگری 

که دلش پیش تو نیست...


عیب کار اینجاست که

عیب کار اینجاست که من '' آنچه هستم ''

را با '' آنچه باید باشم '' اشتباه می کنم ،


خیال میکنم آنچه باید باشم هستم،


در حالیکه آنچه هستم نباید باشم.


گناهه!!!!!



وقتی که گریه کردیم گفتن بچه است........................................

وقتی که خندیدیم گفتن دیونه است...................................

وقتی که جدی بودیم گفتن مغروره.......................

وقتی که شوخی کردیم گفتن سنگین باش..........

وقتی که حرف زدیم گفتن پر حرفه..........

وقتی که ساکت شدیم گفتن عاشقه.......

                    .

                    .

                    .

حالاام که عاشقیم می گن گناهه!!!!!



محکومیت

محکومیت

نام : بیگانه

شهرت : سرگردان

سن : خزان

نام مادر : ربیع

نام پدر : سلطان غم

شماره شناسنامه :۱-۱-۱

متولد : شهرستان عشق

شغل : خطا کردن به دنیای پوچ

جرم : به دنیا امدن

محکومیت : زندگی کردن

صدایم : سکوت

حریم : غم

مقصد : چهارراه اخرت

مکان : قبرستان

ساکن:شهرغم خیابان مرگ کوچه ماتم پلاک ستم

محل زندگی : غم اباد

 

    رای نهایی دادگاه :متهم عاشق است اعدامش کنید