یک عاشقانه آرام

یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...
یک عاشقانه آرام

یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...

شـــــب...

شـــــب قراریست که


ستـــاره برای بوسیــــدن ماه میگـــذارد


وچه زیبـــاست شرم زمیــــن


که خــــودش را به خـــــواب میزنــــد...



شب های تنهایی

من از شب های تنهایی، هزاران داستان دارم

درون دل نمی دانی، چه اندوهی نهان دارم

 

چه می پرسی زسوز دل، که چون شمع سحرگاهی

زعشق بی سرانجامم، بسی آتش به جان دارم

 

به باد نیستی دادم اگر خاکستر عمرم

ولی شادم که عشقت را به سینه جاودان دارم

 

بیا ای آرزوی دل، دمی بشنو نوای دل

که این آوای مشتاقی، به یادت هرزمان دارم

 

روم کُنجی به خاموشی، کنم سر زیر پر بی تو

نه دیگر شوق پروازی، نه میل آشیان دارم

 

به یاد آن شب وصلی که در پایت به سَر کردم

کنون عمریست کز حسرت، دوچشم خونفشان دارم

 

به جامی تازه کن ساقی، خدارا کام خشکم را

که من امشب زناکامی، غمی بس بیکران دارم

 

پس از آن با تو بودن ها، در آغوشت غنودن ها

دگر اکنون چه امیدی ،به بودن در جهان دارم


" ضیاء مصباحی "


کویرنشین...


دوست دارم مثل یک کویرنشین

اسبی داشته باشم!

و عاشق یک ستاره باشم

شب که شد..

تو در آسمان می درخشی

من مثل دیوانه ها

می تازم

تا جایی که تکلیف شب را با ستاره اش روشن کنم...

بگذار فرزندان ما بگویند

کویرنشین غریب عاشق می شود

عجیب می میرد

می بینی؟

حتی نرسیدن به تو هم..داستان پر از رویای خودش را دارد!

یادت باشد

عاشق را نه شب تهدید می کند..نه مرگ

فقط فاصله...


شب

این قوانین کهنه ی فیزیک رو دور بریز،

شب،

 زمانیست که حتی خورشید هم باشد!


اما تو نباشی...


شب

شب چه حس قشنگیه ...

وقتی تو این تاریکی و سکوت

یواشکی عکسش رو میذاری رو به روت

وبا بغض باهاش حرف میزنی ...

اشکهات جاری میشه

اما خوبه

اون نمیفهمه داری گریه میکنی



قانون شب

انگار سکوت قانون شب است ... !

حتی انهایی که بیدارند ... ! ..  . 

بی صدا گریه میکنندد ... . .!