یک عاشقانه آرام

یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...
یک عاشقانه آرام

یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...

عجیب نیست !

عجیب نیست !

در من ِ آرام

احساس وحشی دوست داشتنت اینچنین می تازد

بخوان به سمت خویش

گستاخی ِ سرکشم را

که در دشت سبز نگاه تو رامم

شاید

شاید

دیگر

هیچوقت حرف نزنم

اگر

امکانِ در آغوش کشیدنت را داشته باشم... 

 


افشین یداللهی


پرواز

گفتی دوستت دارم

و من

به خیابان رفتم.

فضای اتاق برای پرواز کافی نبود.

 

 گروس عبدالملکیان



من با تـــــــــــو خوشبخــــتم ...

تو مثل همه ی مَردهایی هستی که دیده ام

با یک تفاوت بزرگ که ...

من با تـــــــــــو خوشبخــــتم ...

کنارت که هستم

کنارت که هستم عمیق تر نفس میکشم …

تا هوای باهم بودنمان را مبتلاتر شوم




عطر یادت

در میان گلها عطر یادت را می بویم

آسمانی تر از آنی که به نوشتن درآیی !


صدایم کن

صدایم کن تا مرا در آغوش کشد زندگی

همانند پروانه ای سبک در آغوش گلبرگها

صدایم کن تا زیبا شود صدای زندگی

همانند خش خش برگ های پاییز بر سنگ فرش خیال

صدایم کن تا بند بند وجودم فدایت شود

آنگونه که حرف نامم را آوا میکنی

صدایم کن تا خشتی تازه نهم برین ویرانه

صدایم کن تا از قفس پرواز کنم سوی آسمان

صدایم کن…


واژه ی غریبیست عشق...

واژه ی غریبیست عشق...

لحظه ای آبادت میسازد، لحظه ای ویران!

لحظه ای پادشاهی، لحظه ای گدا

پر است از فراز و نشیب، دوری و نزدیکی

تضاد و تفاهم، شک و یقین...

عجیب قدرتمند است و جادو میکند!

خانه ات آباد، ویرانگر لحظه هایم

برقرار باشی در دلم تا همیشه

ای فاتح شبهای با تو بودنم

... ای عشق...


مرد و زن ندارد ...

مرد و زن ندارد ...

به نقطه ی ما شدن که رسیدی ،

شور انگیزترین باش برای عاشقانه هایت ...

میان مردم فریاد بزن دوستت دارم و اگر کسی

چشم غره ای رفت ، دعایش کن تا عاشق شود ...