یک عاشقانه آرام

یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...
یک عاشقانه آرام

یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...

عزیزم دوستت دارم ولی با ترس و پنهانی

عزیزم دوستت دارم ولی با ترس و پنهانی 

که پنهان کردنٍ یک عشق یعنی اوج ویرانی !

 

دلم رنج عجیبی می برد از دوری ات ، اما 

نجابت می کند مانند بانو های ایرانی ...

 

تحمل کردن این راز از من زن نمی سازد !

که روزی خسته خواهد شد دل از اندوه طولانی

 

غمت را می خورد هر شب دل نازک تر از شیشه

تو سنگی را نمی خواهی کنار شیشه بنشانی !!

 

مرا باور کنی ، شاید ، به راه عشق برگردم ...

نه از این دست باورهای مردم در مسلمانی!

 

" عزیزم دوستت دارم " ، غم این جمله را دیدی؟

تفاوت دارد این سیلاب با شب های بارانی ...!

 

سها حیدری


ترس دارم

از شوری چشم اهالی ترس دارم

از مردمان این حوالی ترس دارم


از خود که گاهی آبم اما گاه آتش

از این دل حالی به حالی ترس دارم


از این که ما مثل دو تا ماهی بچرخیم

در برکه های بی خیالی ترس دارم


هرچند با تو شادمانم لحظه ها را

از گریه های احتمالی ترس دارم


هرچند چون پیچک تو را در بر گرفتم

همواره از آغوش خالی ترس دارم


ما دو درخت در کنار رود هستیم

با این همه از خشکسالی ترس دارم


از چشم بد باید تو را زیبا بپوشم

از شوری چشم اهالی ترس دارم


حمید درویشی


ترس

من نشستم بروی

می بخری

برگردی

ترسم این است

مسلمان شده باشی جایی


 

مهدی فرجی



درلـابه لـایِ دلـشوره ها و تــ ـرس هـایم


این عصرهای بارانی
عجـیب بـوی نـفس هـای تـو را می دهـد …!
گـوئـی … تـو اتـفاق می افـتی
و مـن دچـار می شـوم …
تـمام ” مــن” دارد “تـــو” می شـود …




a0djnp1pqzfae86edb1