یک عاشقانه آرام

یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...
یک عاشقانه آرام

یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...

شرمنده جوانی


از زندگانیم گله دارد جوانیم

شرمنده جوانی از این زندگانیم


دارم هوای صحبت یاران رفته را

یاری کن ای اجل که به یاران رسانیم


پروای پنج روز جهان کی کنم که عشق

داده نوید زندگی جاودانیم


چون یوسفم به چاه بیابان غم اسیر

وز دور مژده ی جرس کاروانیم


گوش زمین به ناله ی من نیست آشنا

من طایر شکسته پر آسمانیم


گیرم که آب و دانه دریغم نداشتند

چون میکنند با غم بی همزبانیم


ای لاله ی بهار جوانی که شد خزان

از داغ ماتم تو بهار جوانیم


گفتی که آتشم بنشانی ولی چه سود

برخاستی که بر سر آتش نشانیم


شمعم گریست زار به بالین که شهریار

من نیز چون تو همدم سوز نهانیم


شهریار





بوی حافـِظ می دهند


دستــ هــایمــ


این روزهـآ بوی حافـِظ می دهند !…


تـفأل که می زنَمــ کَنعـــآنم بدجـور یوسُفَش را مےخواهد !!