یک عاشقانه آرام

یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...
یک عاشقانه آرام

یک عاشقانه آرام

احتیاط باید کرد ! همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...

اندیشیدن به اندیشیدنِ دیگران

اندیشیدن به اندیشیدنِ دیگران ؛
ترسیدن از اندیشیدنِ دیگران درباره تو ؛

این حد بی خودی است ..

که تو در خود چندان جلف و سبک شده ای که بیم داری 

از اینکه دیگران چگونه به تو خواهند اندیشید ، 

هم از این رو هیچت در اندیشه نیست

جز اینکه به طبع دل دیگران خود را برقصانی و بچرخانی ..

پس بی خود شده ای .. 

از آنکه نقطه ی اطمینان در خود را گم کرده ای ، 

از دست به داده ای و به اسارت داوری های این و آن در آمده ای

بدین هنگام دیگر تو نیستی که با دیگران روزگار می گذرانی 

به سانی که دیگران با تو ؛ 

بلکه این تصور ترس زده ی حضور دیگران است در تو 

که تو را از تو بازستانده است .. 


{ محمود دولت آبادی }

یک نقطه

مگر می شود در یک نقطه ماند ؟

مگر می توان ؟

تا کی و تا چند می توانی چون سگی کتک خورده درون ِ لانه ات کز کنی ؟

در این دنیای بزرگ ،

جایی هم آخر برای تو هست.

راهی هم آخر برای تو هست.

در ِ زندگانی را که گِل نگرفته اند !

جای خالی سلوچ_محمود دولت آبادی

ﺧﻮﺷﯽ ﻫﺎﯼ ﮐﻮﭼﮏ

ﻣﻦ ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﺁﺩﻡ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﯼ ﺑﺰﺭﮒ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﺍﻡ !


ﺯﻧﺪﮔﯽ من ﻫﻤﯿﻦ ﺧﻮﺷﯽ ﻫﺎﯼ ﮐﻮﭼﮏ ﺍﺳﺖ،


ﻣﺜﻞ ِ ﺧﻨﺪﺍﻧﺪﻥ ِ ﺗﻮ ...