لابلای حادثه گم شده ام ...
و هیچ کسی نیست که بفهمد چقدر تکرار مکرر این خاطراتی که
هیچ دردی را دوا نمی کند سخت است و غیر قابل درک!
برگرفته از رمان اینجا زنی عاشقانه میبارد /فاطمه حیدری
کنج گلویم قبرستانیست ...
پر از احساساتی که زنده به گور شده اند!
قبرستانی به نام بغض...
ثانیه هایی که تویی در ان وجود ندارد اما مملو است از خیال تو