دل من عکس همه بسته به گیسوی تو نیست در تب و تاب به آن چرخش ابروی تو نیست . همه در فکر شکار لب و چشم و نظرند نظر من به دو چشمان چو آهوی تو نیست . دل من بند همین چادر مشکین شد و بس سرّ من خال لب و عشوه هندوی تو نیست . عسلم حجب و حیایت به جهان می ارزد دلبری که فقط آرایش این روی تو نیست . روی گردان که شوی باز بگویم احسنت روی تو این طرف و آن ور و این سوی تونیست . چادرت شعبده ای کرد و دلم عاشق شد هیچ سحری به توانایی جادوی تو نیست . علی سلطانی وش